ارزیابی ریسک در قراردادهای تامین مالی

  0
 128
امتیاز کاربران 0/0 از 5

حیدر مستخدمین‌حسینی*
در جامعه امروز تقریبا تمام افراد به نحوی با این مفهوم آشنایی دارند و اذعان می‌کنند که زندگی با ریسک همراه است. ریسک در زبان عرف عبارت است از خطری که به علت عدم اطمینان در مورد وقوع حادثه‌ای در آینده پیش می‌آید و هرچه میزان این عدم اطمینان بیشتر باشد اصطلاحا گفته می‌شود ریسک زیادتر است. فرهنگ وبستر، ریسک را «در معرض خطر قرار گرفتن‌« تعریف کرده است. فرهنگ لغات سرمایه‌گذاری نیز ریسک را زیان بالقوه سرمایه‌گذاری می‌داند که قابل محاسبه است. ریسک شرایطی مرکب از خطر و فرصت است، شاید این تعریف را بتوان از جمله کامل‌ترین تعاریف ریسک به حساب آورد، زیرا نه‌تنها دنیای سرمایه‌گذاری بلکه جهان طبیعت نیز تهدیدات و فرصت‌ها را در کنار یکدیگر قرار داده و موجودات به مقتضای سطح شعور و آگاهی‌های خود از این فرصت‌ها در کنار شناخت تهدیدات استفاده می‌کنند.
استاندارد مدیریت پروژه آمریکا PMBOK ریسک در پروژه‌ها را رویدادها یا وضعیت‌های ممکن‌الوقوع نامعلومی معرفی می‌کند که در صورت وقوع به صورت پیامدهای منفی یا مثبت بر اهداف پروژه موثر هستند. هر یک از این رویدادها یا وضعیت‌ها دارای علل مشخص و نتایج و پیامدهای قابل تشخیصی هستند که پیامدهای این رویدادها مستقیما در زمان، هزینه و کیفیت مصوب پروژه موثر است. پروژه‌ای وجود ندارد که خالی از ریسک باشد، با این حال ریسک‌ها قابل مدیریت بوده، اما غیر‌قابل چشم‌پوشی هستند. ریسک‌ها هرچه زودتر در چرخه حیات پروژه شناخته شوند، برنامه‌های پروژه و انتظارات از نتایج، واقعی‌تر خواهند بود. به همین خاطر نحوه تنظیم قراردادها در پروژه یکی از تصمیمات بسیار مهم برای اهداف پروژه در جهت موفقیت است. با توجه به استاندارد PMBOK از جمله اقدامات آغازین پروژه، شناسایی ریسک‌ها است، در نتیجه می‌توان دریافت که تعیین‌تکلیف بسیاری از ریسک‌های قابل پیش‌بینی در قراردادها مشخص می‌شود.
فرآیند مدیریت پروژه دارای مراحل و لایه‌های مختلفی است که به‌طور حلقوی، دائما و در فازهای مختلف پروژه با حرکتی رو به جلو تکرار می‌شوند. هرچند فرآیند مدیریت پروژه به صورت پیوسته در طول پروژه در جریان است، لیکن از آنجایی که بنیان اولیه آن در مرحله شروع پروژه‌ گذاشته می‌شود، بخش قابل‌توجهی از زمان مصرفی نیز در همین مرحله خواهد بود، به همین منظور معمولا تاکید می‌شود فرآیند مدیریت ریسک پروژه تا جای ممکن، زودتر از فرآیند پروژه شروع شود، در نتیجه ریسک‌ها هرچه زودتر در چرخه حیات پروژه شناخته شوند، برنامه‌های پروژه و انتظارات از نتایج، واقعی‌تر خواهند بود. به همین خاطر نحوه تنظیم قراردادها در یک پروژه یکی از تصمیم‌های بسیار مهم برای هدایت پروژه در جهت موفقیت است. قراردادها که تبیین‌کننده رویه‌ها و تعهدات و اختیارات طرفین قرارداد هستند، از لحاظ در نظر گرفتن و تقسیم ریسک‌های قابل پیش‌بینی از اهمیت خاصی برخوردارند. از طرفی پروژه‌ها در دستیابی به اهداف تعیین‌شده با تهدیدها و فرصت‌هایی در رابطه با عناصر کلیدی خود مواجه هستند که ریشه بیشتر این تهدیدها و فرصت‌ها را می‌توان در مجموعه‌ای از شرایط عدم قطعیت جست‌وجو کرد. در نتیجه تعیین تکلیف بسیاری از ریسک‌های قابل پیش‌بینی را می‌توان در قراردادها مشخص کرد. از آنجا که یکی از پاسخ‌های متداول و مرسوم در مدیریت ریسک، توافق‌های قراردادی است نیاز به آگاهی درباره ریسک‌ها و چگونگی تخصیص آن در قراردادها ضروری است. مالک پروژه یا کارفرما در همان مراحل اولیه پروژه باید در مورد نیازهایی از پروژه که می‌توان از خارج سازمان پروژه تامین کرد و مواردی را که می‌توان در داخل سازمان پروژه انجام داد، تصمیم‌گیری کند. در صورتی که کارفرما تصمیم به استفاده از سازمان‌های بیرونی برای تامین کالاها و خدمات، اطلاعات یا محصولات مورد نیاز پروژه بگیرد، فرآیندهای مختلف مدیریت تدارکات و مدیریت قراردادها می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد. شناسایی ریسک و تخصیص آن، دو فاکتور قدرتمند در تصمیمات مدیریت ریسک است. قبل از اینکه قرارداد منعقد شود، کارفرمایان ریسک‌های پروژه را از طریق مفاد قراردادی در پروژه‌ها تخصیص می‌دهند و پیمانکاران به‌طور نوعی نمی‌توانند ماده‌ها و شرایط قرارداد را تحت تاثیر قرار دهند.
مطالعات نشان می‌دهد تنها بخش‌هایی از ریسک‌ها به وسیله قرارداد توزیع می‌شوند و سایر ریسک‌ها با توافق بین طرفین (پیمانکاران و کارفرمایان) به عهده گرفته می‌شوند. به همین دلیل، مشاجرات زیادی در نتیجه تخصیص ناصحیح ریسک بین عوامل درگیر پروژه به وجود می‌آید. بنابراین در حین اجرای پروژه‌های ساخت، به وجود آمدن ناسازگاری‌ها و مشاجرات مرتبط با مسوولیت‌ها و ریسک‌ها، امری اجتناب‌ناپذیر است، لذا بایستی تا حد ممکن با به‌کارگیری ابزارهای مدیریتی، از جمله صرف زمان منطقی و کافی در تدوین و تنظیم اسناد قراردادی کامل، از بروز این مشاجرات جلوگیری کرد. به این منظور بایستی در مفاد قرارداد اصطلاحات، شرایط و ماده‌های تا حد ممکن واضح و روشن برای تخصیص مسوولیت، بین طرفین قرارداد به کار ببندیم. در قراردادها، اکثر ماده‌ها (مفاد قرارداد) ریسک‌ها را به روشنی شرح یا تخصیص نمی‌دهند. ضروری است که همه ریسک‌ها، قبل از بسته شدن قرارداد شناسایی و سپس بین طرفین قرارداد تخصیص داده شوند. در نتیجه پیشنهاد‌دهندگان می‌توانند به ارزیابی پیامد ریسک‌های بالقوه، قبل از عقد قرارداد بپردازند و ریسک‌ها را در آنالیز قیمت پیشنهادی خودشان دخالت دهند که این منجر به ارائه بهترین قیمت پیشنهادی توسط پیشنهاد‌دهندگان برای اجرای پروژه خواهد شد. بعید است که در پروژه به موفقیت برسیم در حالی که پیشنهاد‌دهندگان آن، بر کار حدسی در آنالیز قیمت پیشنهادی تکیه داشته باشند.
تخصیص ریسک عبارت از تعریف و تقسیم مسوولیت‌های مرتبط با سود یا زیان احتمالی در آینده است که طی آن مسوولیت پیشامدهای فرضی متعدد که طبق برنامه‌ریزی نبایستی در پروژه رخ دهند، معین می‌شود. تخصیص ریسک به عنوان بخشی از استراتژی مدیریت ریسک، معمولا از طریق اسناد قراردادی تعریف می‌شود.
این اسناد در هنگام مناقصه توسط کارفرما، یعنی کسی که پروژه را تعریف می‌کند تهیه می‌شود. به‌طور معمول کارفرمایان با تخصیص ریسک‌ها از طریق اسناد قرارداد به پیمانکار اصلی، ریسک‌های خود را به حداقل می‌رسانند.
پیمانکاران اصلی نیز به ترتیب فوق سعی می‌کنند که ریسک‌ها را به رده پایین یعنی پیمانکاران جزء انتقال دهند که در نهایت عواملی که دارای کمترین توانایی و کمترین میزان کنترل و نفوذ در اخذ تصمیمات هستند، بار مسوولیت اکثریت ریسک‌های ساخت را بر عهده می‌گیرند. این طرز تخصیص ریسک منجر به روابط خصمانه بین پیمانکاران و نمایندگان کارفرما می‌شود و منجر به صرف زمان زیادی روی مشاجرات، ادعاها و افزایش در دعاوی قضایی می‌شود که در نهایت باعث عدم بازدهی پروژه و عدم موفقیت پروژه می‌شود.
برای کاهش این مشکلات لازم است ریسک‌های قراردادهای ساخت شناسایی شود و سپس بخشی که به بهترین نحو قادر به کنترل، کاهش و کم کردن هزینه‌های ریسک‌ها باشد، تخصیص داده شود.
* اقتصاددان و سردبیر مجله انجمن
مدیریت ایران

اشتراک :
دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید
امتیاز:
captcha